پارت پنجم

زمان ارسال : ۵۳ روز پیش

در را پشت سرش بست و فریاد زد:

- جلالی؟

جلالی در عرض چند ثانیه‌ی کوتاه سروکله‌اش پیدا شد و مقابلش ایستاد.

- این دختره اونی نیست که ما رو دیده! ردش کن بره!

فورا رفت تا خودش را به ماشینش برساند و به سوی خانه براند. تمام طول م ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید